یادداشت‌های ناتمام / کمال سپاهی، شهید علی سمندریان، هدایت الله بهبودی و شهید سید محمد شکری / حوزه هنری

در یادداشت رهبری می‌خوانیم: «از این چهار نوشته، سومی را که به قلم شهید سید محمد شکری است قبلاً در جزوه‌ی مستقل خوانده بودم. از اولی هم که به قلم شیوا و سرشار از صفای شهید سمندری است،‌ ذکر در «حنابندان» قدمی ـ که یکی از شیواترین نوشته‌های مربوط به جبهه است - رفته بود و با آن آشنائی دورادوری داشتم. آن را خواندم و حقیقتاً محظوظ شدم. خدا این هر دو شهید را در سرادق ملکوت،‌ همنشین اولیاء‌ فرماید. نوشته‌ی کمال سپاهی هم شیرین و خواندنی است هرچند آن جاذبه‌ی دو نوشته‌ی دیگر را ندارد. درباره‌ی نوشته‌ی آخر هم، دو سه جمله در ابتدای آن نوشته‌ام. خداوند به همه‌شان جزای خیر بدهد.»

تیپ 83 / سید محمدعلی دیباچی / انتشارات سوره مهر

بنابر گزارش خبر، در یادداشت رهبری برای این کتاب آمده است:«شرح خاطرات طلاب رزمنده‌ی جوان که ضمناً شرح گوشه‌هائی ـ هرچند کوتاه ـ از مجاهدات معصومانه‌ی آنان نیز هست، در این کتاب با قلم و تقریری شیوا به نگارش آمده است. این شیوه‌ی نوی است که روایت از کسی و تقریر از کس دیگری باشد. این قلم اگر پخته‌تر شود، بسی شیواتر خواهد شد. خیلی از خواندن این کتاب محظوظ شدم، چون روحانی در این کتاب درس دین و معرفت را در خطرناکترین جاها می‌دهد و در آزمایش‌های دشوار زندگی با مردم شریک میگردد. این طلبه‌های جوان و خوش‌ روحیه‌اند که اگر مدارج تحصیلی را طی کنند رهبران برجسته‌ی باب انقلاب و جمهوری اسلامی خواهند شد و روحانیون پرچمدار دین زندگیساز .. حوزه‌ی علمیه بیشک از پرورش چنین طلاب و روحانیونی به خود می‌بالد و احساس رضایت از انجام وظیفه‌ی تاریخی خود ـ که همواره بدان موفق بوده است ـ می‌کند. تصادف جالبی بود که توفیق مطالعه‌ی این کتاب در ایام 15 شعبان و مابعد آن که به زیارت قم رفته بودم، دست داد.»

تجاوز که آغاز شد .../ سیدمحسن علامه / انتشارات معاونت تبلیغات نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

بنابر این گزارش، در این یادداشت که در حاشیه کتاب درج شده است، آمده:
بسم الله العزیز
جمع ‌آوری خاطرات پراکنده به این شکل می‌تواند زوایای متعددی از اوضاع جنگ در ماه‌های اول را روشن سازد، و این از عهده‌ی یک گزارش جامع که به قلم یکنفر باشد خارج است. البته در این نوشته‌ها خبرهای ضعیف و مبتنی بر گمان یا مبالغه و امثال آن هم متصور است لکن در مجموع، تصویر جامعی از قضایا را می‌توان از آن بدست آورد. بخش آخر که به قلم اسرای عراقی است، بعکس، کاملاً بی‌فائده و خالی از ذکر جزئیات و وقایع جنگ است و در آن به تکرار کلیات مکرر، اکتفا شده است. البته من بیش از سه‌ چهار گزارش آن را نخواندم. به هر حال این کتاب (بخش اولش) کتاب سودمند و ممتی است. آن را در ساعاتی از شب‌ها و روزهای دهه‌ی اول و دوم ماه رمضان 1412 مطالعه کردم. اسفند 1370»

تپه‌های لاله سرخ / حجت ایروانی، شهید سید محمدرضا فیض و غلامرضا نباتی / سوره مهر

در یادداشت رهبر معظم انقلاب برای این کتاب می خوانیم:«از این کتاب، آخرین نوشته، یعنی تپه‌های لاله سرخ از همه شیرینتر و دقیقتر است. نوشته‌ی شهید هم که طلوع دوباره نام گرفته، عطر شهادت و اخلاصش محسوس است .. و هر سه نوشته یادبودهای با ارزش از جنگ و ایثار هشت ‌ساله است. در نوشته‌ی حجت ایروانی کوشش پرمرارت و تحمل ‌طلب نیروهای دیده‌بان بخوبی تشریح شده است. خدایا بهترین پاداش خود به صالحان را به این جوانان پاک عطا کن .. و ما را نیز از آن عشق و اخلاص سهمی عنایت فرما آمین.»

سفر به قبله / هدایت الله بهبودی / انتشارات سوره مهر

بنا بر این گزارش، رهبر فرزانه انقلاب در تاریخ 1370.12.10 بعد از مطالعه این کتاب یاداشتی بر آن نوشته‌اند: «این کتاب مرا باز در شور و حال حسرت ‌آلود زیارت خانه خدا و حرم رسول‌الله (ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی که دیگر امیدی هم با آن نیست. تا به یاد دارم ـ از سالهای دور جوانی ـ هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافته‌ام. اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بی‌معرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان می‌توانست در خط حج قرار بگیرد... و من نمی‌توانستم! یا بهتر بگویم: هیچ حمله‌دار و رئیس کاروانی از ترس ساواک شاه، نمی‌توانست و جرأت نمی‌کرد نام مرا در فهرست حاجی‌های خود ـ چه رسد به عنوان روحانی کاروان ـ بگذارد. بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت کعبه و بوسه ‌زدن بر جای پای پیامبر(ص)‌ در مکه و مدینه، خالی نمانده بود... و این امید، اگرچه با حج ده‌ روزه‌ سال 58 که به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزنده‌تر و مشتعل‌تر شد... در سالهای ریاست ‌جمهوری چشم امید به پس از آن دوران دوخته بودم... اما امروز...؟ شور و اشتیاقی بی‌سکون و امیدی تقریباً فرو مرده...تنها تسلا به خواندن اینگونه سفرنامه‌ها یا شنیدن آنها است که خود بازافزاینده‌ی شوق نیز هست. این کتاب، شیرین، موجز،‌ با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده! زیارت قبول...»

                                                                                                          hadevian20.ir